چشم من بیا منو یاری بکن
گونه هام خشکیده شد کاری بکن
غیر گریه مگه کاری میشه کرد
کاری از ما نماید یاری بکن
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه می خواد
هر چی دریا رو زمین داره خدا، با تموم ابرای آسمونا
کاشکی میداد همه رو به چشم من
تا چشمام به حال من گریه کنند
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخواد
قصه ی گذشته های خوب من ، خیلی زود مثل یه خواب تموم شدند
حالا باید سر رو زانوم بذارم ، تا قیامت اشک حسرت ببارم
دل هیچکی مثل من غم نداره ، مثل من غربت و ماتم نداره
حالا که گریه دوای دردمه ، چرا چشمم اشکشو کم میاره
خورشید روشن مارو دزدیدند ، زیر اون ابرای سنگی کشیدند
همه جا رنگ سیاه ماتمه ، فرصت موندنمون خیلی کمه
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد
سرنوشت چشماش کوره، نمیبینه
زخم خنجرش میمونه رو سینه ، لب بسته ، سینه ی غرق به خون
قصه ی موندن آدم همینه
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد......
داریوش